فراتر از خبر

چرا بهروز وثوق نمی تواند به ایران بیاید؟

بهروز وثوقی در بخش‌هایی از گفت و گو با نشریه چلچراغ درباره خاطرات و نگاهش به بازیگری و احتمال بازگشتش به ایران گفت: «در شرایطی که الان مملکت دارد. فکر نمی‌کنم عملی باشد که من بیایم. چون اگر می‌توانستم راحت بیایم، همان سالهای اول می‌آمدم. نمی‌دانم شما چقدر می‌دانید..همیشه از خیلی جاها حمله‌هایی به من شده و همیشه هم اینها بوده. خب من با چه اطمینانی بلند شوم بیایم؟

یک عده‌ایی هستند که دوست دارند معروف شوند و از این معروفیت استفاده‌های گوناگون بکنند. این در سینما از نظر من مردود است. من دوست نداشتم فقط معروف بشوم. من فکر می‌کردم سینما هنری است که باید آدم عمیق‌تر بهش فکر کند و عمیق‌تر انجام دهد. وقتی عمیق‌تر و درست تر انجام بدهد خود به خود معروف می‌شود و خود به خود مطرح می‌شود.

اگر مردم نباشند، من هیچ کس نیستم. اگر مردم نباشند، نیایند فیلم‌های من را ببینند یا برای تماشای تئاترهایی که بازی می کنم نیایند من کسی نیستم. تمام هنرمندان دنیا از نقاش گرفته تا شاعر و.. اگر مخاطب نداشته باشند به درد نمی خورند. وظیفه هنرمند است که از استقبالی که از او می‌شود تشکر کند.

برای «گوزن‌ها» بعد از اینکه فیلم آمد بیرون روزی اقلا بیست، بیست و پنج نامه از مادرها دریافت می‌کردم که فقط تشکر می‌کردند که شما صورت بچه‌های ما را بهشان نشان دادی ، شما نشان دادی که این‌ها مواد مخدر می‌زنند چه حالتی دارند. به همین دلیل تعداد زیادی از بچه‌های ما مواد را ترک کردند. اینها برایم خیلی ارزش داشت.

من نمی‌توانم بگویم در صدر جدول هستن یا در پایین جدول. من تنها چیزی که می‌خواهم بگویم این است تا یک زمانی من انتخاب می‌شدم و از یک زمانی من انتخاب می‌کردم همه چیز را. آن کارهایی که من انتخاب کردم، همه‌اش حساب شده بود و آنها یادگاری‌های من است که در سینمای ایران جا گذاشتم.

آرزوی من در تمام این مدت در غربت این بوده که در ایران مردم راحت‌تر زندگی کنند. اگر هم فرصتی به من داده شود که برگردم آن‌جا و چند نفر را خودم آن‌طور که دلم می‌خواهد، آن تجربیاتم را در اختیارشان بگذارم که استفاده کنند. متاسفانه چندین سال است که نشده.

ولی آرزویم این است که واقعا بشود و در ایران یک وضعیتی پیش بیاید که اگر من بتوانم بیایم. نه این که بیایم کار فیلم کنم، بیایم این تجربیات گذشته‌ام را در اختیار جوان‌هایی که علاقه‌مندند به این کار، مجانی بگذارم.»/ همشهری آنلاین

چرا بهروز وثوقی و معین نمی توانند در امنیت کامل به کشور بیایند؟

به نقل از برترین ها، این در حالی است که احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به مصاحبه نوروزی بهروز وثوقی، بازیگر پیشکوست سینمای ایران که برای بازگشت به کشور ابراز تمایل کرده درباره حضور دوباره هنرمندان خارج‌نشین در ایران اظهارنظر کرده است.

احمد زیدآبادی:

یکی از معضلاتی که روح و روان هر ایرانی دلداده وطن را به سختی آزار می‌دهد، پاندومی مهاجرت جوانان و فارغ‌التحصیلان به خارج از کشور است.

برخی دلایل و زمینه‌های گسترش مهاجرت چندان مخفی و پوشیده نیست که نیاز به کشف داشته باشد، اما این حجم از میل و اشتیاق به ترک میهن، به نظر من تناسبی با آن دلایل و زمینه‌ها ندارد و عوامل روانی و سیاسی سرپوشیده‌ای در پشت آن پنهان شده است.

* هر کس که نسبت ‌به این کشور و آینده آن، حس دلسوزی دارد، باید در جهت توقف و بلکه معکوس کردن جهت مهاجرت، به سهم خود تلاش کند، اما متاسفانه برخی نیروهای سیاسی و شبکه‌های خبری به‌رغم ادعای وطن‌دوستی‌شان، مستقیم و غیرمستقیم بر آتش اشتیاق مهاجرت در بین جوانان ایرانی بنزین می‌پاشند و صرفا به دلیل کینه و نفرت‌شان از نظام سیاسی، در جهت تخلیه کشور از استعدادهای انسانی آن بی‌وقفه تلاش می‌کنند.

* برای توقف روند فزاینده مهاجرت یا معکوس کردن روند آن، دیگر موعظه روشنفکران و صاحب‌نظران کمکی نمی‌کند و به ناچار باید گامی عملی در این جهت برداشته شود. این گام عملی فقط در توان بخشی از مهاجران قدیمی و دولت حاکم است.

مهاجران انقلاب باید بدون ترس به کشور برگردند

* آن دسته از مهاجرانی که در ابتدای انقلاب به دلیل نوع حرفه یا هنرشان کشور را ترک کردند و اینک در پیرانه‌سری آرزوی دیدار روی وطن خود را دارند، به نظرم باید بدون هیچ ترس و هراس و تردیدی، راه بازگشت به کشور را در پیش گیرند و مطمئن باشند که شرایط اجتماعی در ایران به گونه‌ای نیست که نهاد به‌خصوصی بخواهد یا بتواند برای آنها مزاحمت جدی ایجاد کند.

* هنرپیشگان و خوانندگان قدیمی و نام‌آور می‌توانند در این زمینه پیشگام باشند و با مهاجرت معکوس به کشورشان، از تب میل به ترک میهن در بین جوانان بکاهند.

* بخش سنگین‌تر این وظیفه بر دوش مدیران کشور است. از زمان استقرار دولت جدید بسیاری از مدیران بلندپایه از ضرورت بازگشت هموطنان مهاجر به داخل کشور سخن گفته‌اند. سخنان آنها اما به دلیل واکنش تبلیغاتی محافل سیاسی مخالف بازگشت هموطنان مهاجر به کشور، موج بلندی ایجاد نکرده و عملا به حاشیه رفته است. چنین کاری نیاز به موج‌آفرینی پر سر و صدایی دارد وگرنه توسط علاقه‌مندان به خالی شدن کشور از نیروهای جوان و مستعد آن، به راحتی خنثی می‌شود.

بازگشت بی‌سر و صدای تک چهره‌های مهاجر کارساز نیست

* به عبارت دیگر، بازگشت بی‌سر و صدای تک چهره‌های مهاجر کارساز نیست و لازم است در حرکتی جمعی چند تن از سرشناس‌ترین آنها وارد کشور شوند. وقتی که مرتضی عقیلی می‌تواند در کمال امنیت و آسایش به کشور بازگردد و حتی قول ادامه کار به او در کشورش داده شود، چرا امثال بهروز وثوقی و معین نتوانند؟

* در ایام عید قرار است بسیاری از خوانندگان ایرانی در کشورهای همسایه کنسرت برگزار کنند. سفر انبوه ایرانیان برای حضور در این کنسرت‌ها افزون بر آنکه از لحاظ روانی امری بسیار غم‌انگیز است، از لحاظ اقتصادی نیز سودش به جیب دیگران سرازیر می‌شود. حال با چنین وضعی واقعا چه عیبی دارد که در روزهای عید معین در تهران یا اصفهان کنسرت برگزار کند و ضمن فراهم کردن اسباب شادی و نشاط برای مشتاقان هنر خود، به کنترل روند مهاجرت انبوه جوانان به خارج از کشور نیز یاری رساند؟

* بدبختانه بازگشت مرتضی عقیلی به کشور با سرزنش و شماتت پاره‌ای محافل مخالف جمهوری اسلامی روبه‌رو شد. من نمی‌دانم دلتنگی نسبت به میهن و زادگاه خود در کدام مسلک و مرامی عار و ننگ شمرده شده که رفع این دلتنگی از طریق بازگشت به میهن، سزاوار سرزنش باشد؟ حق بازگشت به میهن از بدیهی‌ترین حقوق اتباع همه کشورهاست. امیدوارم هموطنان خارج از کشور از این حق طبیعی و بدیهی خود استفاده کنند و بی‌اعتنا به برخی واکنش‌های سیاسی، راه بازگشت به این وطن خسته و چشم‌انتظار را در پیش گیرند.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا