بهرام رادان در سریال جیران شاهی متفاوت خلق کرد!
سه قسمت از سریال «جیران» عرضه شده و حالا میتوان تحلیلی «نسبتا جامع» بر عملکرد بازیگران داشت. اینکه جمله را با «قید» به کار بردیم به آن سبب است که رخدادهای قسمتهای بعد، شخصیتهای داستان را وارد مرحلهای متفاوت خواهد کرد و به همان نسبت فرصت بیشتری در اختیار بازیگران برای عرضاندام قرار میگیرد. فعلا «جیران» در ابتدای مسیر است و با بروز حوادث آتی هم قصه پرملاتتر میشود و هم عملکرد بازیگران بیش از پیش به چشم میآید. عجالتا موضوع گزارش امروز، تحلیل بازی بهرام رادان است که توانسته یک شاه متفاوت را عرضه کند.
مورد اول| خطر ناصر
در میان بازیگران «جیران» بهرام رادان کاری سختتر داشته است. دلیل: پیش از او بازیگران زیادی نقش ناصرالدین شاه را بازی کردهاند و همین مسئله، عامل شکلگیری یک قیاس است. پیشتر گزارشی مفصل نوشتیم و عملکرد همه بازیگران در نقش ناصرالدینشاه را مرور کردیم. حالا محض یادآوری به بازیگرانی که در جلد شاه قاجار رفتهاند، اشاره میکنیم.
زندهیادان عزتالله انتظامی و جمشید مشایخی شمایلی متفاوت از ناصرالدینشاه را ثبت کردند. ایرج راد و سعید شیخزاده دیگر بازیگرانی هستند که تجربه بازی در نقش ناصر را دارند. چند ماه پیش حامد کمیلی در سریال «قبله عالم» درخشید و این یعنی کار رادان سخت بوده است. وانگهی، این بازیگر تجربه کاری تاریخی نداشته و مخاطب او را با عمدتا با نقش مردان خوشقیافه امروزی به یاد میآورد.
مورد دوم| موقعیت متفاوت
ذکاوت سازندگان «جیران»، جایی است که ناصرالدینشاه را در موقعیتی متفاوتتر از قصههای پیشین قرار دادهاند. داستان از جایی شروع میشود که شاه به خاطر قتل امیرکبیر رنجیده خاطر و افسرده حال است و هیچ نشانی از نشاط ندارد. در این شرایط او دلبسته دختری روستایی (جیران با بازی پریناز ایزدیار) میشود و قرار دل از دست میدهد. عشق شاه و حال افسرده او برگ برندهای است که ناصر «جیران» را متفاوت از نمونههای پیشین کرده است.
مورد سوم| ظاهر شاه
تصور غالب از پادشاه این است که یک شخصیت راست قامت و پر ابهت ببینیم. حال ناصر اما خراب است و غم قتل وزیر محبوبش، او را رها نمیکند. آشفتگی درونی در ظاهر شاه هویدا است؛ چه در ریش نیمه بلند و چه در شیوه نگاه کردن. بازیگر درک درستی از موقعیت داشته و بهخوبی آشوب شاه را منتقل کرده و از شرایط او برای ترسیم شمایلی متفاوت از ناصر بهره برده است.
برای اینکه پی به ریزهکاری بازی رادان ببریم میتوان به یک سکانس از قسمت اخیر رجوع کرد. جایی که شاه در آتش عشق جیران میسوزد؛ در خلوت خود چهره او را بر بوم نقاشی میکند و در نهایت «خیال محبوب» را در آغوش میکشد. بازیگر بدون دیالوگ، راوی سوز عشق میشود؛ عشقی که نسبتی با هوسرانی شاه ندارد و مخاطب پی به ناب بودن آن میبرد.
مورد چهارم| لحن شاه
موقعیتی که شاه قجری در آن قرار دارد، نهتنها در ظاهرش هویداست که در کلام او بهوضوح دیده میشود. بهرام رادان برای باورپذیرکردن نقش، تسلطی ستودنی بر صدای خود دارد و طوری صحبت میکند که یادآور شخصیتهای پیشین که در جلد آنها فرو رفته بود، نیست. از آن طرف حسن فتحی از بازیگر خواسته در عین نمایش درونیات شخصیت، طوری عمل کند که ابهت شاه زیر سوال نرود.
رادان با موفقیت از این مرز باریک حرکت کرده و موفق به ترسیم شمایلی تازه از شاه قاجار شده است. نکته دیگر اینکه فتحی به همراه احسان جوانمرد اصرار نداشتهاند که دیالوگها شبیه آثار رایج باشد. پس، به مدلی رسیدهاند که در عین استفاده از دیالوگهای موزون، گرفتار ثقیلگویی نشدهاند. در نتیجه این شیوه به کمک بهرام رادان به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی که در کانون توجه است، آمده.
مورد پنجم| ریسک دلپذیر
بهرام رادان سالها تن به بازی در سریال نداد. او بارها پیشنهادهای وسوسهبرانگیز را رد کرد تا به «رقص روی شیشه» رسید. آن تجربه به دلیل حواشی، پایانی خوش نداشت اما انتخاب بعدی رادان توام با موفقیت بود. او تا همین جا هم بهرهای که از یک سریال باید ببرد را برده است. مثل هر اثری دیگر به بازی رادان هم میتوان نقد وارد کرد اما امتیازهای مثبت او در «جیران» آنقدر زیاد است که نقاط منفی را میپوشاند. میزان کامنتهای مثبت کاربران و مخاطبان سریال درباره بازی رادان، نشانهای روشن است از موفقیت او در «جیران» و نقش قبله عالم./ وقت صبح