سوگیریهای ذهنی که موجب ضرر معاملهگران میشود
معاملهگری در بازارهای مالی به دلایل زیادی چالشبرانگیز است، اما یکی از مهمترین دلایل آن، سوگیریهای ذهنی و روانی است که بر تصمیمات معاملهگران تأثیر میگذارد. این سوگیریها از درک نادرست، اشتباهات تفسیری، و تصمیمگیریهای احساسی نشأت میگیرند که میتواند منجر به ضررهای مالی شود. در این مقاله، به بررسی مهمترین سوگیریهای ذهنی پرداخته و توضیح میدهیم که چگونه این عوامل روانشناختی موجب زیان معاملهگران میشوند.
سوگیری تأییدی (Confirmation Bias)
سوگیری تأییدی یکی از رایجترین سوگیریهای ذهنی است که در آن افراد تمایل دارند اطلاعاتی را که با باورها و فرضیات قبلیشان همخوانی دارد، بیشتر مورد توجه قرار دهند و اطلاعات مخالف را نادیده بگیرند. در معاملات، این سوگیری میتواند باعث شود که معاملهگران تنها به دنبال دادههایی باشند که نشان دهد تصمیمات آنها درست است و از اطلاعاتی که نشان میدهد معامله ممکن است اشتباه باشد، چشمپوشی کنند.
بهعنوان مثال، اگر یک معاملهگر معتقد باشد که قیمت یک سهم بهزودی افزایش خواهد یافت، احتمالاً فقط به اخبار و دادههایی توجه میکند که این فرضیه را تأیید میکند و از اطلاعاتی که نشاندهنده ضعف سهم است، غافل میشود. این رفتار میتواند موجب ورود به معامله اشتباه و در نتیجه، زیان شود.
برای یادگیری بیشتر مطالب مربوط به روانشناسی معاملات و همچنین انتخاب بهترین بروکر فارکس و نحوه ثبت نام در فارکس میتوانید از وبسایت پارسی فارکس دیدن نمایید.
سوگیری زیانگریزی (Loss Aversion Bias)
زیانگریزی یکی دیگر از سوگیریهای مهم در روانشناسی مالی است. این سوگیری به این معناست که افراد از زیانهای کوچک بیشتر از سودهای معادل آن ناراحت میشوند. در معاملات، این ترس از زیان میتواند باعث شود که معاملهگران زیانهای خود را بیش از حد تحمل کنند، زیرا نمیخواهند ضرر را بپذیرند و معامله را ببندند. در نتیجه، به امید بازگشت قیمت به نفعشان، در معاملهای باقی میمانند که بهطور مداوم در حال زیان است.
این رفتار میتواند موجب شود که ضررهای کوچک به ضررهای بزرگ تبدیل شوند، زیرا معاملهگر به جای پذیرفتن زیان کوچک و خارج شدن از معامله، امیدوار است بازار به نفع او بازگردد، که ممکن است هرگز رخ ندهد.
سوگیری اعتماد به نفس کاذب (Overconfidence Bias)
اعتماد به نفس کاذب یکی از سوگیریهای ذهنی است که میتواند معاملهگران را به انجام معاملات پرخطر ترغیب کند. این سوگیری زمانی رخ میدهد که معاملهگران بیش از حد به تواناییها و تحلیلهای خود اطمینان داشته باشند و باور کنند که میتوانند بازار را بهدرستی پیشبینی کنند. این اعتماد بیش از حد ممکن است منجر به عدم رعایت مدیریت ریسک، استفاده از حجم معاملات بالا و ورود به معاملات پرریسک شود.
اعتماد به نفس کاذب میتواند به زیانهای سنگین منجر شود، زیرا معاملهگران ممکن است بدون ارزیابی دقیق بازار و نادیده گرفتن نشانههای هشداردهنده وارد معامله شوند.
سوگیری لنگراندازی (Anchoring Bias)
لنگراندازی به این معنا است که افراد تمایل دارند اولین اطلاعاتی را که دریافت میکنند بهعنوان مبنای تصمیمگیریهای خود در نظر بگیرند، حتی اگر اطلاعات جدیدی دریافت کنند که خلاف آن را نشان دهد. در معاملات، این سوگیری ممکن است زمانی رخ دهد که یک معاملهگر به قیمت اولیهای که یک دارایی در آن خریداری کرده، توجه زیادی داشته باشد و بر اساس آن تصمیمات بعدی را بگیرد، حتی اگر شرایط بازار تغییر کرده باشد.
به عنوان مثال، اگر یک معاملهگر سهمی را به قیمت 100 دلار خریداری کرده و اکنون قیمت به 90 دلار کاهش یافته باشد، او ممکن است همچنان به قیمت 100 دلار بهعنوان “لنگر” توجه کند و از فروش سهم خودداری کند، زیرا امیدوار است که قیمت به آن سطح بازگردد. این سوگیری میتواند موجب ضررهای بیشتر شود، زیرا معاملهگر قادر به تغییر دیدگاه خود و پذیرش واقعیتهای جدید بازار نیست.
سوگیری رفتار گلهای (Herding Bias)
رفتار گلهای زمانی رخ میدهد که افراد بهجای تکیه بر تحلیلها و دادههای خود، تصمیمات خود را بر اساس رفتار دیگران در بازار میگیرند. این سوگیری میتواند به نوسانات شدید بازار و حبابهای قیمتی منجر شود. معاملهگران در این حالت به جای تحلیل مستقل، تصمیم میگیرند همانگونه که دیگران معامله میکنند، عمل کنند، زیرا احساس میکنند بازار همیشه درست است.
این سوگیری اغلب منجر به ورود به معاملات در زمانهای نامناسب میشود؛ بهویژه زمانی که بازارها در حالت هیجان یا وحشت قرار دارند. معاملهگران ممکن است به دلیل ترس از عقب ماندن (FOMO) وارد معاملاتی شوند که به ضرر منجر میشود، زیرا تصمیمات بر اساس تحلیل دقیق نیست بلکه به تقلید از جمعیت شکل میگیرد.
سوگیری تایید گذشته (Hindsight Bias)
سوگیری تایید گذشته یکی دیگر از عوامل روانشناختی است که معاملهگران را به این باور میرساند که پس از وقوع یک رویداد، آن را بهراحتی پیشبینی میکردند. این سوگیری میتواند باعث ایجاد اعتماد به نفس کاذب شود و معاملهگران را در تصمیمگیریهای آینده دچار اشتباه کند. بهعنوان مثال، اگر معاملهگری پس از یک حرکت قیمتی قوی بگوید که “من از قبل میدانستم این اتفاق میافتد”، این نوع سوگیری در حال عمل است.این باور اشتباه میتواند به تصمیمات ضعیف آینده منجر شود، زیرا معاملهگر ممکن است تصور کند که قادر به پیشبینی همه حرکات بازار است، درحالیکه در واقعیت، پیشبینی بازار همیشه با عدم قطعیت همراه است.
سوگیری هزینه غرقشده (Sunk Cost Fallacy)
غرقشده به این معنا است که افراد تمایل دارند به تصمیمات خود پایبند بمانند، حتی اگر آن تصمیمات منجر به زیان شوند، زیرا پیشتر در آن سرمایهگذاری کردهاند. این سوگیری در معاملات زمانی رخ میدهد که معاملهگران به امید بازگشت سرمایه، از بستن یک معامله زیانده خودداری میکنند. آنها ممکن است تصور کنند که چون از قبل در این معامله سرمایهگذاری کردهاند، باید در آن باقی بمانند تا ضرر خود را جبران کنند.
این رفتار میتواند به زیانهای بزرگتر منجر شود، زیرا معاملهگر به جای خروج از یک معامله نادرست، در آن باقی میماند و زیانهای خود را افزایش میدهد.
سوگیری نمایندگی (Representativeness Bias)
سوگیری نمایندگی زمانی رخ میدهد که معاملهگران بر اساس تجربههای گذشته، فرض میکنند که شرایط مشابهی در آینده نیز رخ خواهد داد. این سوگیری میتواند منجر به تصمیمگیریهای اشتباه شود، زیرا معاملهگران بهجای تحلیل وضعیت کنونی بازار، بر اساس الگوهای گذشته تصمیمگیری میکنند.
برای مثال، اگر معاملهگری در گذشته از یک استراتژی سود برده باشد، ممکن است تصور کند که آن استراتژی در هر شرایطی موفق خواهد بود، در حالی که شرایط بازار دائماً در حال تغییر است و نمیتوان تضمین کرد که الگوهای گذشته در آینده تکرار شوند.
نحوه مدیریت سوگیریهای ذهنی در ترید
مدیریت سوگیریهای ذهنی در معاملهگری نیازمند خودآگاهی و کنترل احساسات است. اولین گام، شناسایی و آگاهی از سوگیریهای رایج مانند سوگیری تأییدی، زیانگریزی، و اعتماد به نفس کاذب است. زمانی که معاملهگران این سوگیریها را بشناسند، میتوانند با دقت بیشتری تصمیمگیری کنند. ایجاد یک برنامه معاملاتی مدون و پایبندی به آن، از جمله تعیین حد ضرر و سود پیش از ورود به معامله، میتواند کمک کند تا معاملهگران تصمیمات خود را بر اساس تحلیل و منطق بگیرند و نه احساسات لحظهای.
علاوه بر این، مدیریت ریسک و کنترل حجم معاملات از دیگر راههای مقابله با سوگیریهاست. معاملهگران باید از اعتماد به تحلیلهای خود بیش از حد اجتناب کرده و همواره از دادههای جدید و متنوع برای تصمیمگیری استفاده کنند. داشتن یک رویکرد منظم، تمرکز بر یادگیری و تحلیل منطقی، و استفاده از ابزارهایی مثل ژورنال معاملاتی برای ثبت و ارزیابی تصمیمات گذشته، میتواند به معاملهگران کمک کند تا سوگیریهای ذهنی را کاهش داده و تصمیمات دقیقتری بگیرند.
نتیجهگیری
سوگیریهای ذهنی یکی از بزرگترین موانع معاملهگران در بازارهای مالی است. این سوگیریها، از جمله سوگیری تأییدی، زیانگریزی، اعتماد به نفس کاذب و رفتار گلهای، میتوانند تصمیمگیریهای منطقی را مختل کنند و معاملهگران را به سمت زیان سوق دهند. برای موفقیت در معاملات، معاملهگران باید از این سوگیریهای ذهنی آگاه باشند و با اتخاذ رویکردهای منطقی و استفاده از استراتژیهای مدیریت ریسک، تصمیمات خود را بهبود بخشند. آگاهی از این سوگیریها و تلاش برای مقابله با آنها میتواند به معاملهگران کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرند و از ضررهای ناشی از تصمیمات احساسی و نادرست جلوگیری کنند.